بسم الله الرحمن الرحیم
روح دربرگیرنده یا نقطه اتکایی؟
به نظر می رسد که این دو مفهوم بالا دارای اشتراکاتی از لحاظ معنایی می باشند اما وما نمی توان چنین گفت که وما این دو مفهوم دارای یک معنا می باشند.
برای شناخت روح در برگیزنده عدالت آنچه به نظر می رسد نگاه به قرآن و هدف های قرآن و روح معنای قرآن کریم و سیره اهل بیت علیهم صلوات الله می باشد.
در این میان آنچه بیشتر به چشم می آید همان تفکر حق و تفکر باطل می باشد. یعنی اگر بخواهیم آن دسته بندی و آن روج کلی را بدست آوریم ابتدائا باید دسته بندی های مفاهیم قرآنی را به دست بیاوریم و پس از به دست آوردن لیستی از مفاهیم و دسته بندی های قرآن کریم و روایاتی که مورد نظر هست بتوانیم آن روح کلی موضوع را بیرون بکشیم و بتوانیم از آن متون استنباط داشته باشیم.
تقاوت روح دربرگیرنده و نقطه اتکایی در این است که در روح در برگیرنده ما نگاهی نگرش مآبانه به موضوع داشته و داریم ولی در نقطه اتکایی تاکید بر معنا و عینیت صرف نیست بلکه تاکید بیشتر در نقطه راهبردی و اجرایی مساله می باشد.
یعنی با ایجاد نقطه اتکایی می توان آن روح دربرگیرنده معنای عدالت را در هر بخشی حاکم ساخت.
رابطه عدالت با حق و باطل
آن چه در موضوع عدالت خود را می نمایاند رابطه عدالت با حق و صدق است و هم چنین رابطه ظلم و جور با باطل و کذب است.
یعنی اگر بخواهیم زیربنای اساسی موضوع عدالت را شناسایی نماییم نظام حق و حق محوری به میان می آید و در مقابل اگر بخواهیم زیر بنای بی عدالتی و ظلم و جور را بازشناسی کنیم به آن منطقه و ناحیه ای می رسیم که در آن محیط باطل و دروغ و دروغگویی رخ می دهد و گزاره های کاذب موجود می باشد.
این گزاره های صادق نشان از هماهنگی با نظام هستی داشته و گزاره های کاذب یعنی گزاره هایی که در هماهنگی با نظام هستی دارای نقص و عیب می باشند. به عنوان مثال آیه ای از آیات قرآن کریم در حوزه شناخت حق و باطل به ما ملاک می دهد و این نکته را در بر می گیرد که باطل همچون کف های روی آب می مانند که از بین خواهند رفت و آن چه سودمند است و فایده دارد همان حق است و همان صدق است که می ماند.
"فاما ابد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض کذلک یضرب الله الحق و الباطل"
شناخت حق و باطل
در راستای شناخت حق و باطل نیز با شناخت مصادیق رشد و مصادیق غی می توان مسیر را از بی راهه تشخیص داد. "قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی لا انفصام لها والله سمیع علیم الله ولی الذین ءامنوا یخرچهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیاءهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون"
یعنی شناخت رشد و غی با شناخت مبینات و پس از شناخت مبینات حرکت به سمت ایمان بالله و کفر بالطاغوت می باشد چنان که در آیه ی دیگری از آیات قرآن کریم این امر به
رابطه جق محوری با حرکت در مسیر اهل البیت علیهم صلوات الله
علی حبه جنه فسیم النار و الجنه
وصی المصطفی حقا
امام الانس و الجنه
این حسن کیست که جان ها به فدای او باد.
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست.
اللهم عرفنی حجتک .
نقطه اتکایی عدالت در هر زمینه ای متفاوت می باشد
نیازمندی به شناخت زمینه و نیازمند شناخت جایگاه کار در حوزه عدالت می باشیم تا بتوانیم بر اساس مولفه های ساختاری و هم چنین نهادی و رفتاری و مواردی از این دست بتوانیم راهبرد هایی را در هر حوزه ای پی گیری نمود و نقطه اثرگذاری و کلیدی آن را در بخش های مختلف رصد نمود.
به عنوان مثال در پدیده کنکور آن نقطه اتکایی تغییر جهت گیری آموزشی و راهبردهای یادگیری و ارزیابی در مدارس می باشد. تا به سمت آموزش تفکر محور و پژوهش محور و کاربردی حرکت نماییم. و این راهبرد خود می تواند روح حاکم بر آموزش را نیز در بربگیرد. که این تنها در حوزه آموزشی آموزش و پرورش مد نظر قرار می گیرد.
اما آنچه در حوزه عدالت آموزشی باید مد نظر قرار بگیرد تنظیم گری نهاد های آموزشی و حرکت به سمت روح عدالت آموزشی در این میان می باشد.
یا مواردی دیگر که می توان آن ها را در حوزه عدالت اقتصادی و حوزه های دیگر مورد بررسی و مطالعه قرار داد.
درباره این سایت